شب قدر

ساخت وبلاگ

...... موقعی اختراع شد که اولین کلاهبردار اولین احمق رو ملاقات کرد

گذاشتمش کنار و از گذشته ی خود شرمسارم و با اطمینان؛ به آینده امیدوار

در مملکت ای زندگی میکنیم که کلمه ی زن و زندگی و آزادی رو از دیوارها پاک میکنن! خودشون زن باز و دزد و توله هاشون در بلاد کفر مشغول بنگ و ننگ

با قلبی مچاله به نشانه احترام ؛ خاطرات گذشته را رو سر میذارم و فغان میکنم برای مظلومیت (ناهید و منوچهر) و (ماه منیر و میثم ؛ مادر سیاوش و مادر خدانور و مادران به داغ نشسته

تو این مملکت اهریمنی ؛ به خون دل بچه رو بپرورونی و یکی برا صندلیش مزدور اجیر کنه و امیدت رو به ستم ؛ راهی گور کنه

اونوقت میانگین عمر کفتارها بره به نود و صد برسه

کار نمیکنن که فرسوده بشن

لابلای اونهمه مزدور سازمان یافته که دارن علیه دانش آموزا جنایت میکنن یکی نیست انسانیت داشته باشه و چقدر درست که تا از تعصبو خرافات فاکتور نگیری انسانیت زنده نمیشه

واعظان کاین جمله در محراب و منبر میکنند چون ب خلوت میروند آن کار دیگر می کنند

غزل شماره ١٩٩ از ديوان حافظ :

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند


چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند


مشکلی دارم ز دانشمند مجلس باز پُرس


توبه‌فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند؟


گوئیا باور نمی‌دارند روز داوری


کاین همه قلب و دغل در کار داور می‌کنند


یا رب این نودولتان را با خر خودشان نشان


کاین همه ناز از غلام ترک و استر می‌کنند


ای گدای خانقه بَرجَه که در دیر مغان


می‌دهند آبی که دلها را توانگر می‌کنند


حُسن بی‌پایان او چندانکه عاشق می‌کشد


زمرهٔ دیگر به عشق از غیب سر بر می‌کنند


بر در میخانهٔ عشق ای ملک تسبیح گوی


کاندر آنجا طینت آدم مخمّر می‌کنند


صبحدم از عرش می‌آمد خروشی عقل گفت


قدسیان گوئی که شعر حافظ از بر می‌کنند

یعنی از زمان حافظ )واعظان (گی به دِلِه بودند

طينت آدميزادي نداشتند

گی به دِلِه يعني گوه به درون لحظه ها عریانند...

ما را در سایت لحظه ها عریانند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shamim123a بازدید : 80 تاريخ : پنجشنبه 24 فروردين 1402 ساعت: 17:22