حرّافِ اَزَل

ساخت وبلاگ

مادرشوهرم دیروز ظهر اومد خونه ما

امروز بعدازظهر رفت

خیلی یواشکی طوری اومد ک پدرشوهرم نفهمه اینجاس نیاد خون ب پا نکنه

براش نزدیکای خونه ی خواهرش اپارتمان اجاره کردن دارن براش جهاز هم میخرن البته اکثرا لوازم دست دوم

از دیروز اومد یکسرررررررررررررررررررره بی وقققققققققققفه حرف زد

انقدم آروم و با طمانینه حرف میزنه....ي موضوعو ميخاد بگه از سالها پيش ش شروع ميكنه

ي چي بگم ته شو بخونين ، اينكع از صب كي پاشد صبونه چي خورد رو ميگه

اينكه شكمش عايا كار كرد نكردو ميگه

حتي

حتي

حتي

مقدار حجمي ك ريدُ هم ميگه!!!!!!!!!!!!!!!!!!

اونوقت من ميگم اين جلو پسراي نرّه غولش تعريف ميكنه ميگه مثلا ديشب شوهرم منو ......

شما هي ميگين : نه امكان نداره بگه لحظه ها عریانند...

ما را در سایت لحظه ها عریانند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shamim123a بازدید : 36 تاريخ : دوشنبه 21 اسفند 1402 ساعت: 16:33