مادرمو پختم

ساخت وبلاگ

امروز اتفاقي مامانمو تو خيابون ديدم تنها بود

حالا اينكه زير بارون برا خريدن يه كاموا برا عروسمون تنها رفته بود بيرون بماند لحظه ها عریانند...

ما را در سایت لحظه ها عریانند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shamim123a بازدید : 21 تاريخ : جمعه 11 اسفند 1402 ساعت: 16:04