اون جاري م ؛ همون پولداره، انقدر خانومه نگم براتون. ، حتمن ب همه احترام ميذاره ؛ كم حرف ميزنه، صداش قشنگ و گوش نوازه و از افراد تعريف ميكنه، چند وقت پيش داشتم براش يه خاطره اي با هيجان تعريف ميكردم : بهم با همون صداي قشنگش گفت ( دلم برا لحن حرف زدنت تنگ شده بود) يخورده ع خودم خجالت كشيدم. آخه اونها شمالي نيستن و من عين همه شماليا ناآروم و پرهيجان حرف ميزنن ، ميونه اينهمه مليّت تو ايران ، دوسته مشهدي و دوسته كُرد هم داشتم كه خيلي مث ما شماليا هيجان زده و با آب و تاب حرف ميزنن اما يزد رفتيم شيراز رفتيم سيستان رفتيم سمنان رفتيم قزوين رفتيم ،،، همگي لطيف و با طمأنينه حرف ميزنن، اردبيل و زنجانم رفتيم ولي يادم نيس چجوري بودن
دست و دهن جاري جانم از تعريفش درد نكنه و خب يه كم شرمنده شدم ولي ديگه چه كنيم ما شماليا اكثراً هپي و هيجاني ايم
لحظه ها عریانند...
برچسب : نویسنده : shamim123a بازدید : 130