دهوا

ساخت وبلاگ
دنیا داره بشکل سگی پیش میره...

چن روز قبل علی و بچه موندن خونه من رفتم یک ساعت و نیم بیرون و برگشتم.وقتی برگشتم با دل خجسته داشتم ازینکه دکتر چی گفت میگفتم.دیدم شوهر سگِ.زدم ب ک و نم.همین جور کلماتو قطار میکردم و با هیجان و عجله حرف میزدم چون علی نوبت فیزیوتراپی داشت باید میرفت.جونم براتون بگه دیدم همچنان کله اش باد داره.یکهو وسط هیجاناتم واستاد قد درازشو و هیکل گنده شو علم کرد جلوم گفت: تو چته؟

یه گریزی بزنیم ب اینکه"من چمه" :منه گردن شیکسته چن روز قبل یه تیکه در حد یک جمله(البته دو بار ) زدم جلو جاریم گفتم: این ک دیگه ماشین بهم نمیده

همین و همین .نه بیشتر نه کمتر.تازه با حالت خنده گفتم.

خلاصه که علی صداشو ول کرد و گفت: چرا این حرفو زدی؟؟؟گفتم: نمیدونم.من الان تمرکز دعوا ندارم.بذار برا بعد

باز داد و فریاد که چرا چرا چرا؟؟؟دیدم ولمون نمیکنه گفتم خب من ماشین میخام.گفت تو رانندگی بلد نیستی.گفتم باشه تو شوماخری.اصلا نمیخوام.ولم کن.

گفت: نخیر وقتی جلو دیگران میگی من نمیدم یعنی عقده داری.یعنی باز یه ججا دیگه زهرتو میریزی.گفتم: نه بابا جان نمیخام اصلا(((((((((((((من مث سگ از دعوا و هوارکشی تو ساختمون میترسم))))))))))))

بعد گفت پس چند جلسه برو پیش مربی.تمرین خصوصی بردار!!!

عاقا اینو نگفت شیطان گفت...آمپرم زد بالا.گفتم من 5 ساله راننده ام.حالا سر پیری آّرومو کف دستم بذارم سر یه تصادف کوچولو برم دوباره اموزش؟؟وووووااااااایییییی باز عررررررر عرررررررررررر کرد هوار میزد که یا میری یا دیگه گلایه نکن.اینقدر عر کشید گفتم: هر کار میکنی بکن و

از صحنه متواری شدم

دیدم رفته گوشیشو برداره که زنگ بزنه به مربی

رفتم با صدای اروم گفتم: من حاضرم تا ابد پشت فرمون نباشم ولی ابرو و شخصیتمو نذارم دوباره برم پیش مربی سابقم.....

وااااااااااااااااااااااااااااای............قیاااااااااااامت کردددددددددددددددد.میپرید بالا میپرید پایین ...بُردِ صدای عرعرش تا شعاع 1 کیلومتری رفت.وحشی....منم فقط سکوت و بغض

اینقد کولی  دراورد مرتیکه خنگ خودش آسم داره نفسش دیگه داشت قطع میشد دیگه اینقد خودشو کشت که خیس عرق افتاد رو زمین .براش اب قند بردم از دستم نگرفت گوووساله

هیچی قهر شدیم و در قهر بسر میبریم.یکی دو روز بعدش برام اس فرستاد: سلام صبح بخیر

جواب ندادم

راستی تو قهر کلی از من بدی های دیگه هم گفت ولی موضوع اصلی همینا بود

جواب همه اتهاماتشو در قالب 20 تا اس طولانی بهش دادم

هیچی نگفت

 

بچه بیدار شد برم ک داره خودشو میکشه ب کیبورد دس برنه

بااات تذلاتتئاللذلذربادترتبغداف

لحظه ها عریانند...
ما را در سایت لحظه ها عریانند دنبال می کنید

برچسب : داهوا,دهوات,دهوان,دهوك,دهوا ربا,دهوات كوردي,دهوان رازح,دحوالارض چه روزی است,دوات زاخو,دهوا حالات, نویسنده : shamim123a بازدید : 188 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 9:30